🔸زیاد شنیدهایم که برای مقایسهٔ سطح زندگی در ایران و کشورهای غربی درآمد را ملاک میگیرند، بدون اینکه هزینههای زندگی را هم در مقایسهشان لحاظ کنند. عکس این مغالطه هم انجام میشود، یعنی برای اینکه نتیجه بگیرند زندگی مردم کشورهای توسعهیافته دشوار است و آنها خود را بهسختی تأمین میکنند، ایران و آن کشورها را از لحاظ هزینههای زندگی مقایسه میکنند. برای مثال قیمت خرید آپارتمان در پاریس را که از متری ۱۱۰۰۰ یورو شروع میشود به ریال تبدیل میکنند و آن را دلیلی بر پایین بودن سطح زندگی مردم فرانسه میدانند. فردی که این مغالطه را انجام میدهد، فرض را بر این گرفته که درآمدها در تمام نقاط دنیا کمابیش یکسان است و تنها هزینههای زندگی است که در کشورهای مختلف فرق میکند.
🔹بین دلار آمریکا که ارز رایج دنیا است و ریال ایران که در مبادلات ارزی تقاضای کمی دارد شکاف بزرگی است. بیارزشی پول ملی سبب شده است تا ایرانیای که به کشورهای اروپایی سفر میکند مجبور باشد برای یک سفر معمولی کمتر از ده روز پولی به اندازهٔ خرید یک اتومبیل هزینه کند، در حالی که یک گردشگر از همان کشورها با هزینهای خیلی کمتر از کشور خودش در ایران اقامت میکند، غذا میخورد و از تفریحات مختلف استفاده میکند که برای جبران این شکاف هزینههایی اضافه به صورت قانونی در اماکنی مانند موزهها یا تفریحگاهها از گردشگران خارجی گرفته میشود که موضوع بحث ما نیست.
🔸با اینکه برندها پول شهرتشان را میگیرند کاری ندارم. حتی با اینکه واردکنندهها کالا را با قیمتی خیلی بیشتر از آنچه خریدهاند توزیع میکنند هم کاری ندارم. بحث اصلی من تفاوت قیمت کالای همکیفیت داخلی و خارجی به دلیل تفاوت کشور تولیدکنندهٔ آن است. کالایی که در ایالات متحده تولید میشود از نظر هزینه گرانتر از کالای همکیفیت ایرانی تمام میشود و قیمت آن هم با توجه به درآمد بالای آمریکاییها بالاتر است. یعنی ما با کالایی مواجهیم که از کالای تولید داخل کیفیت بالاتری ندارد، ولی قیمت آن به دلیل اینکه در آمریکا تولید شده ۳ برابر قیمت کالای همکیفیت داخلی آن است. مصداقهای زیادی از اجناس خارجی با کیفیت معمولیای وجود دارد که در ایران به عنوان کالای لوکس شناخته میشود. خلاصه بگویم: کالای بسیاری از برندهای مطرح خارجی قیمتی متناسب با درآمد مردم کشور تولیدکننده دارد و برای مصرف در کشورهایی که درآمد پایینتری دارند مناسب نیست. سواچ، آدیداس، نوتلا، و حتی اپل و تویوتا چند نمونه از کالاهایی هستند که تنها در کشورهای ارزانی مانند ایران نشانهٔ ثروتمند بودن است. میتوان برای فهم بهتر این قضیه، آیفون اپل را مثال زد. طبق گزارش صندوق بینالمللی پول، درآمد سرانهٔ آمریکا (درآمد یک آمریکایی به طور متوسط) در سال ۲۰۱۷، ۵۹۵۰۱ دلار و درآمد سرانهٔ ایران در همین سال، ۵۳۰۴ دلار بوده است. با یک محاسبهٔ ساده درمییابیم آیفون ۸۴۹دلاری تنها ۱/۴% از درآمد یک آمریکایی در سال ۲۰۱۷ است. در حالی که یک ایرانی در آن سال نیاز داشت به طور متوسط ۱۶درصد از درآمدش را برای خرید آیفون کنار بگذارد. این آمار البته قبل از چند برابر شدن قیمت دلار بود. پس از این اتفاق، این درصد بیشتر هم شده است که به دلیل نبود آمار جدید درآمد سرانه، محاسبهٔ این درصد دشوار است. در کشورهای تولیدکنندهٔ این کالاها، مصرف این کالاها نیازمند هزینهٔ بالایی نیست.
🔹قبول دارم که در بخش اتومبیل و کالاهای دیجیتال محصولات ایرانی کیفیت پایینی دارند و توان رقابت با محصولات خارجی را ندارند، ولی قیمت بالاتر مواد غذایی، لوازم التحریر، پوشاک و لوازم خانگی وارداتی دلیلی بر بالاتر بودن کیفیت آن نیست. این دیدگاه غلط زمانی شکل میگیرد که تصور میشود هزینههای زندگی در کشورهای مختلف تفاوت زیادی ندارد و بالا بودن قیمت هر کالا نشاندهندۀ باکیفیت بودن آن است. نتیجۀ اشتباهی که فرد با خرید این کالاها مرتکب میشود، تنها به هدر دادن پولش محدود نمیشود، بلکه پیامد کلان این اتفاق کاهش شدید ارزش پول ملی است که در نتیجۀ تقاضای زیاد برای محصولات خارجی اتفاق میافتد.
#تحلیل_دانشآموزی
#محسن_صدقیپور، دانشآموز دبیرستان شرفالدین