#غزل در لغتنامه دهخدا، «سخن عاشقانه گفتن با زنان» و «عشقبازی نمودن» معنا شدهاست.
صدها سال است، شاعران زیادی غزل گفتهاند و حتی در مکالمه عارفانه با خدا نیز، از الفاظی استفاده کردهاند که در سخن گفتن عاشقانه با زنان استفاده میشود.
اما در دورههایی از تاریخ که فضایی انقلابی بر جامعه حاکم بوده و تبعا شعر و ادبیات هم تحت تاثیر این فضا قرار گرفتند، محتوای غزل نیز، بسمت و سوی مضامین سیاسی و انتقادی رفت.
بررسی مواجهه مردم نیز با غزلهایی که در دورههای مختلف انقلابی و تحت تاثیر فضای آنروزها سروده شدهاست، در مقایسه با غزلهای عارفانه و عاشقانه، خود نشان دهنده میزان موفقیت غزل مشهور به اجتماعی یا بیانیههای سیاسیست.
نه فقط در غزل، بلکه در اصل #شعر نیز، هیچگاه بیانیههای سیاسی-انتقادی به اندازه اشعار عارفانه و عاشقانه مورد توجه قرار نگرفتهاند و موفق نبودهاند.
دلیل، مشخص است! فرض کنید کسی در زمین والیبال، فوتبال بازی کند، هرچند با مهارت بسیار بالا! اگر در دورهای نیز به این کار توجه شود و نوعی ابداع محسوب شود، در دورههای بعدی، به آن، با دیده تمسخر نگاه میشود!
مشکل اینجاست که ما بجای اینکه در زمین والیبال، با مهارت و خلاقیت بازی کنیم، سعی میکنیم با مهارت نه چندان بالا، خلاقانه، در زمین والیبال، فوتبال بازی کنیم!
نمیگویم شعر را از مسائل اجتماعی حذف کنیم، بحث اینجاست که شعر و بخصوص، غزل، نحوه بيان خاص خود را دارند و حتی مسائل اجتماعی-سیاسی نیز با زبان شعر، در غزل ورود پیدا میکنند و مورد استقبال قرار میگیرند، مثل اشعار اجتماعی حافظ .
#تحلیل_دانش_آموزی
#روح_الله_اکبری دانش آموز دبيرستان شرف الدين