معمولا وقتی امتحانات خرداد تمام میشود در سال اول دبیرستان یا نهم نوبت به مهم ترین انتخاب 12سال تحصیل میرسد یعنی انتخاب رشته .
در #مدارس_دولتی بدون استعدادسنجی دانش آموز و بدون نشاندادن افقهای هر رشته برحسب نمره برای دانش آموزان انتخاب رشته میکنند؛ کسانی که بالاترین نمرهها را دارند مختارند به انتخاب هر سه رشته، کسانیکه معدل های متوسطی میآورند حق ورود به برترین رشته نظری یعنی علوم تجربی را ندارند واز طرفی به هیچ وجه نمیخواهند لکه ننگ #علوم_انسانی بر دامنشان بنشیند پس چاره ای جز ریاضی نمیماند (البته استثنائاتی هم هست) و دستهی آخر که مدرسه، بسیار علاقمند به اخراج آنهاست کلاس علوم انسانی را تشکیل میدهند.
طبیعتا زمانی که چنین اتفاقی میافتد هیچ مدرسهای حاضر نیست که روی دانشآموزان علوم انسانی سرمایهگذاری کند و اگر در میان دانشآموزان فرد مستعدی باشد هم، رفتهرفته همرنگ جماعت میشود. از طرفی اگر معلم باانگیزهای پیدا شود با توجه به کیفیت شاگردانش پس از مدتی اسلوبی را پیش میگیرد که فقط از پس حفظ نظم کلاس خود برآید. نکته دیگر این است که در این مدارس حدود 80 درصد از معلمین به تدریس درسی میپردازند که در حیطه تخصص آنها نیست؛ مسئله ای که مدرسه ی من به عنوان یکی از مدارس خوب دولتی با آن مواجه است.
علاوه بر اینها، مدرسه به بدترین روش ممکن با دانش آموزان علوم انسانی برخورد میکند. به علت آن که معمولا بیاخلاق ترین دانشآموزانش علوم انسانیها هستند و مدرسه که فقط نام پرورش دادن را با خود به یدک میکشد مطلقا به فکر اصلاح ایرادات اخلاقی آنها نیست؛ بنابراین پس از مدتی چارهای جز اخراج از مدرسه نمیماند. من خود شاهد عینی بودهام که بسیاری از آنان تبدیل به بزهکاران اجتماعی شدند.
آیا بهتر نیست که یک روند بهتر برای تعلیم و تربیت داشته باشیم ؟
و قدر این رشتهی هویت ساز جامعه را بیشتر بدانیم؟
#امیرحسین_احمدی
#تحلیل_دانش_آموزی