آگاهی از حقیقت درد دارد…

⭕️ چند روز پیش، در كلاس «تاریخ فلسفه‌ی غرب»، استاد در حال تدريس تفكرات افلاطون گفت:
«انسان‌ها درون يك غار هستند و حقيقت بيرون از غار است و انسان‌های درون غار چیزی كه به عنوان حقيقت می‌بينند و فهم می‌كنند تنها سايه‌ای از حقيقت است؛ افرادی كه از غار خارج می‌شوند آزرده می‌شوند چرا که توان ديدن حقيقت را ندارند، منتها حاضر به رجوع نيستند.»

🔸 روزهای اولی كه در ساحت علوم انسانی تنفس می‌کردم، با شوق و ذوق زياد نظرات آرمان‌گرايانه‌ی غربی را نشخوار می‌كردم. آن روزها آمده بودم برای اينكه ساختارهایی را تغيير دهم و به نظرم با این کار، بزرگ‌ترين مشكلات و معضلات جامعه را می‌توانستم برطرف بکنم.

🔸 هرچه از اوايل مهر می‌گذشت نگاه‌های آرمان‌گرايانه محوتر می‌شد و هرچه كه به جلو می‌رفتيم دنيا تاريک‌تر و مشمئزکننده‌تر از پیش می‌شد و هر روز مسائل و معضلات بيشتر و عميق‌تر.
دنيای تاريكی كه برای ما توضيح می‌دادند دقيقا همان دنيایی بود كه در آن زندگی می‌كرديم. دنيايی که دیگر به جای انسان، گرگ ناطق در آن می‌بینیم.

🔸 انسان‌ها كار می‌كردند برای اين كه بُخورند و می‌خوردند برای اين‌كه كار كنند. از یک‌جا به بعد هم می‌خوردند که خورده نشوند. و تو‌، سیطره‌ی این رذیلت را بر زندگی‌ات، توأمان با ترس حس می‌کنی.
اول صبح كه راننده تاكسی‌ها با يک‌ديگر دست به يقه می‌شوند برای اين‌كه بتوانند يک مسافر بيشتر سوار كنند تا شب که كناردستی‌ات در مترو در حال خوردن سيب‌زمينی است و می‌بینی که نگاه گرسنه‌ی دختربچه‌ی دستفروش را می‌بیند، ولی با بی‌اعتنایی نگاه کودک را سیر می‌کند، تنها یک چیز را می‌فهمی، قی کردن ارزش‌هایت.

🔸 تمام آرزوها و آرمان‌ها و اهداف و هر چيزی كه انسان داشته باشد تا با انگيزه به زندگی‌اش ادامه دهد، در فضای علوم انسانی نابود می‌شود. زیرا آن‌ها تصاویری بدلی بودند که به جای اصل، بهمان انداخته بودند. آن هم به قیمت گزاف.

🔸 در اين مدت نه چندان کوتاه، هر فردی که در حول موضوع تغيير رشته از من می‌پرسيد، پاسخ من منفی بود. اما وقتی اين سوال را که “اگر به عقب بازگردی باز هم به علوم انسانی می‌روی؟” از من می‌پرسیدند می‌گفتم: بلا شک باز هم همین کار را می کردم.
حقيقت برای من آزاردهنده بوده و هست زيرا عمرم را درون غاری گذرانده بودم كه هميشه به من گفته بودند واقعيت يعنی همين سايه‌ای كه در حال ديدن آن هستی.
کسانی که خارج می‌شوند بسیار اذیت می‌شوند زیرا چشم‌شان به دیدن نور حقیقت عادت ندارد و از دیدن حقیقت درد می‌کشند؛ زندگی روزمره و معمول‌شان بهم می‌ریزد اما حاضر به برگشتن به درون غار نیستند…

#تجربه_زیسته و #عکس_اجتماعی از
#محمد_درویشی دانش‌آموز دبیرستان شرف‌الدین

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا