جدال وطن‌پرستی و خداپرستی، جدال شرک و توحید

گذری بر اندیشه محمدتقی مصباح یزدی پیرامون رابطه وطن و دین🔸 وطن چه است و حقیقتا ارزشش به چیست؟ آیا خود ذاتا ارزشمند است یا نه ارزشش وابسته به یک غیری است. یعنی به تعبیر فلسفی‌تر ارزشش ذاتی است یا عرضی؟
حل این مساله کمک بسیار بزرگی در تحلیل رابطه “ملیت” و “دیانت” می‌کند. دو مفهومی که در جهان غرب تولدشان در تعارض با یکدیگر شکل گرفت.

🔸 مواجهه ما با این دو مفهوم می‌تواند به دو صورت باشد:
۱- مفاهیم ملیت و دیانت را مفاهیمی تاریخی در نظر گرفته و در ارتباط با هر تمدنی من‌جمله غرب و شرق و حتی میان ملیت‌‎های مختلف مفاهیمی مشترک در لفظ و مختلف در معنا دانست.
۲- مفاهیم ملیت و دیانت را مفاهیمی ثابت در تمام تمدن‌ها و فرهنگ‌ها دانست و قایل به تاریخی بودن این پدیده‌ها نبود. (منظور از ثبوت در مفاهیم است نه در مصادیق.)

🔸 چه به اولی قائل باشیم و چه به دومی می‌توانیم بر این نکته صحه بگذاریم که یک قدر مشترکی میان معناهای مختلف این مفاهیم در جوامع و فرهنگ‌های مختلف است.
آیا دیانت با ملیت قابل جمع است؟ و آیا اصلا این دو مفهوم دو مفهوم متغایر و بی ربط هستند و طرح جمع و یا رفع در آنها موضوعیتی ندارد؟

🔸 پررنگ‌تریت جایی که مفهوم ملیت و دیانت هر دو باهم تبلور می‌کنند جنگ است.
جنگ برای دین یا برای ملیت؟
عده‌ای معتقدند که این دو با هم در تعارض‌اند. استدلالشان این است که وطن پرستی ارزشی به حساب نمی‌آید و آنچه ارزشمند است ارزش‌های دینی است و در جنگ باید برای آنها کشته شد. در حقیقت در این تفکر کشته شدن یعنی شهید شدن و آنچه انسان را از مرحله “کشته شدن” به “شهید شدن” می‌برد رضای خدا و دین است نه وطن پرستی.

🔸 رابطه ملیت و دیانت در اندیشه محمدتقی مصباح یزدی:
۱- وطن مفهومی قراردادی است.
۲- وطن دوستی یعنی دوستداری یک مفهوم قراردادی و شرک محسوب می‌شود و شعار وطن دوستی شعار جاهلیت است.
۳- شهید مفهومی اسلامی است و کشته شده در راه خدا شهید است نه در راه وطن.

🔸 برخی از سخنان محمدتقی مصباح یزدی پیرامون این مفهوم:

🔺 ارزش انسان و بی ارزشی وطن دوستی:
«انگيزه‌ها و اهداف مختلفي سبب می‌شود يك نفر جان عزيز خود را فدا كند، اما اين انگيزه‌ها و اهداف از نظر ارزش بسيار متفاوت هستند …….. به بركت اسلام ارزش ديگری مطرح شده است كه در مقابل وطن‌دوستی قابل مقايسه نيست و نسبت آنها نه مانند نور شمع و خورشيد، بلكه مانند نور و ظلمت است؛ چرا كه اسلام موضوعی را مطرح كرده كه ارزش بی‌نهايت دارد و آن قرب و رضای الهی است.»

🔺 تنها حالت ارزشمندی وطن:
«آب و خاك و وطن از آن جهت كه اسلامی است و قرار است در آن نظام اسلامی برپا و احكام الهی در آن اجرا شود، به صورت بالعرض ارزشمند است.»

🔺 علت بی‌ارزشی وطن:
«مرزهای جغرافیایی امری قراردادی هستند، در حالی‌كه خدا حقیقه‌الحقایق است و همه موجودات، حقیقت خود را از او می‌گیرند، و هم‌اوست كه ارزش دارد تا انسان جان خود را فدایش كند.»

🔺 ارزش حقیقی:
«اسلام می‌گوید باید از حق دفاع كرد و در برابر باطل ایستاد و فارس، عرب، ترک يا لر بودن را منشأ حق نمی‌داند.»

🔺 ذم ملی‌گرایی و مدح دین‌گرایی:
«سر دادن شعارهای ملی و مكتب ایرانی، خیانت به شهداست.
….. ارزش یک مومن بالاتر از همه كره زمین و ذخایر آن است؛ شهدای ما هم جانشان را فدای چند وجب خاک نکردند، بلكه خود را فدای خشنودی خالق كردند؛ از اين‌روست كه خدا نيز می‌گويد آنها را مرده نپنداريد، زيرا آنان نزد خدای خود بوده و در حضور او روزی داده می‌شوند. اين همان حيات حقيقی است كه مايه افتخار و تقدس شهدای ماست. در غير اين صورت شهدای ما با كشته‌شدگان جنگ‌های ديگری كه در دنيا رخ داده، تفاوتی نداشتند.
….. (اگر)به جای اسلام كه هدف شهدا بوده، ملی‌گرائی را جايگزين كنيم، مورد نفرين آنها قرار خواهيم گرفت.»

📌 منبع: سایت محمدتقی مصباح یزدی

#تحلیل_دانش_آموزی
#امیرحسین_شجاعی دانش‌آموزی پیش‌دانشگاهی دبیرستان شرف‌الدین

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا