🔹تاریخ بخش بزرگی از زندگی انسان را تشکیل میدهد. ما با خواندن تاریخ درک درستی از گذشته پیدا میکنیم و نقش و تأثیر آن را بر زندگی حال و آینده در مییابیم؛ و این نشاندهندهی علّت تألیف کتابهای درسی تاریخ است.
اما در حال حاضر کتاب درسی تاریخ خالی از عیب نیست و نقدهای زیر بر آن وارد است:
۱. این کتابها موضوعات مربوط به اعصار و دورانهای گوناگون تاریخی را به صورت پراکنده و نامنسجم و درهمریخته مطرح کردهاند.
۲. این کتابها اصولا توجهی به سیر اندیشه و عقلانیّت در زمانهای گوناگون نداشتهاند.
۳. بخشی از مشکلات هم به نوع نگارش و درواقع رویکرد این کتاب برمیگردد که باعث برآورده نشدن انتظار دانشآموزان از مطالعهی تاریخ میشود؛ این مورد از نظر من اهمیّت بیشتری دارد که در ادامه به توضیح آن خواهم پرداخت.
🔸امام خمینی(ره) فرمودهاند: «اگر ملّتی بخواهد مقاومت کند برای حرف حقّی، باید از تاریخ استفاده کند، از تاریخ اسلام استفاده کند، ببیند که در تاریخ اسلام چه گذشته، و اینکه گذشته سرمشق هست از برای ما.»
علاوهبر سرمشقگیری از تاریخ اسلام که امام(ره) آن را به ما توصیه کردند، به نظر من باید از تاریخ تمدّنها و حکومتهای مختلف و همچنین جنبههای مختلف این حکومتها هم سرمشق بگیریم.
🔹 همانگونه که در مقدمهی کتاب تاریخ۲ آمده است، «تاریخ از گدشته بحث میکند؛ اما متعلّق به گذشته نیست. تاریخ را برای درک زمان حال و ترسیم افقهای پیشرو باید خواند و شناخت؛ زیرا تا ندانیم که بودهایم، کجا بودهایم و از کجا آمدهایم، نخواهیم فهمید که هستیم و به کجا میرویم.» هدف کتاب هم عبرت گرفتن از تاریخ برای آینده است، اما متأسفانه این هدف در شیوهی نگارش کتاب مشاهده نمیشود.
همهی علوم مذهبی، سیاسی، نظامی، اقتصادی، حقوقی و هنر که در حیات آدمی موثرند تحتتاثیر مطالعات تاریخی هستند. لذا کتاب تاریخ باید دید تحلیلی داشته باشد، یعنی باید جنبههای سیاسی و مذهبی و… را تحلیل و بررسی کند و علاوهبر ارائهی وضعیت گذشته، نقشهی راه آینده را هم ترسیم نماید.
🔸 به نظر من، چنین نگاهی به تاریخ و چنین تغییری در سبک نگارش کتاب تاریخ درسی، باعث میشود که درس تاریخ از حالتی صرفاً حفظکردنی که دارای داستانهای پراکنده در دورانهای مختلف است، به مدلی کاربردی و مفید تبدیل شود.
#تحلیلدانشآموزی
#ارشیا_مرادی، دانشآموز دبیرستان علومانسانی شرفالدّین.